قطعا اقتضاء ولایتمداری در مدیریت مسائل سیستان و بلوچستان، اصالتبخشی به فرمایشات ۲۰ شهریور در اولویتبندی و سیاستهایی است که بواسطه آنها استان اداره میشود. فارغ از حوزههای خدماتی و عمرانی که توسط ایشان مورد تاکید بود، آنچه در فرمایشات آقا محور بحث درباره سیستان و بلوچستان بود در همان مطلع کلام عنوان شد:«ابطال تصویر غلطی که دشمن در افکار عمومی از این منطقه ساخته.»
ایشان بعد از آن به شمارش برخی حقایق موجود در سیستان و بلوچستان یعنی همراهی و نوعی تقدم در همراهی مردم و علما با انقلاب اسلامی پرداختند. از جمله ذکر نام علمایی که از نهضتهایی مثل مرحوم کفعمی، مولوی عبدالغزیز ملازاده و مولوی ساداتی حمایت کردند و همچنین تقدیم شهدای فراوان در سه عرصه دفاع مقدس، امنیت و وحدت که در ادامه فرمودند. جمعبندی ایشان از بیان حقایق این بود که بگویند «این شناسنامه مردم و استان است.» با نگاه به آینده در اینباره چند نکته حائز توجه است:
۱- مفروض تلاش رهبری در ابطال تصویر غلط از منطقه، جنگ روایتی است که سیستان و بلوچستان درگیر آن است؛ نه تنها این روزها با القاء انگاره دوگانه مردم و حاکمیت بلکه طی دهههای گذشته هم از طریق برساخت چهره خشن و امنیتی از سویی و چهره محروم مطلق از سوی دیگر. اقتضاء و هدف این جنگ پاک کردن خاطره انقلاب اسلامی از حافظه جمعی و هویتزدایی انقلابی از مردم استان بوده است. از این رو رهبری تلاش کردند تذکری به پیوند این منطقه، مردم و علمایش با انقلاب اسلا می بدهند.
۲- «روایت»، از ا رکان فوقالعاده حساس اجتماعی میباشد چون که مبنای افعال و کنشهای جمعی است؛ امید، اشتغالزایی، تولید، فناوری، نشاط، مشارکت در انتخابات، تامین ا منیت و ... به عنوان کنشهای جمعی مورد انتظار از مردم سیستان و بلوچستان در پرتو روایتهایی صورت میگیرد که مردم از شرایط و پیرامون خویش دارند. مردم در پرتو روایتهای حاکم بر خویش زیست میکنند. روایتها کنشسازند و کنشهای جمعی از روایتهای جمعی بر میخیزد و لذا میتوان یک جامعه را با روایتهایی که میپذیرد به نابودی کشاند و جامعهای دیگر را به سوی پیشرفت سوق داد.
۳. چگونه از روایت به کنش میرسیم بحثی تخصصی میطلبد ولی این قدر باید گفت که روایت معادل تصویر و هویت جمعی است به گونهای که انسانها خود را جزئی از آن میبینند و اجماع آنها بر تغییر و حرکت، امتداد هویت و تصویری است که از خود دارند.
۴. روایت ذاتا متعلقش تغییر است؛ یعنی روایت، روایت تغییر است. تغییر و تحول انسان و جوامع موضوع روایت است. «تغییر» در گفتمان حضرت آقا یعنی «پیشرفت». از این رو موضوع روایت، پیشرفت سیستان و بلوچستان در عین توجه به کمبودها است.
۵. روشی که بواسطه آن به لحاظ علمی میتوان تولید روایت کرد، تاریخ شفاهی نام دارد. تاریخ شفاهی روشی برای روایت تغییر (پیشرفت) در افق انقلاب اسلامی است. هریک از مناطق کشور خاصه سیستان و بلوچستان با کلانپروژهای به نام تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی مواجه است.
۶. تاریخ شفاهی ضمن روایت تغییرات بوجود آمده در پرتو انقلاب اسلامی، هویتبخشی انقلابی به منطقه سیستان و بلوچستان و مردم آن را برعهده دارد. چیزی که به شدت دشمن از آن واهمه دارد و به قول حضرت آقا تلاش دشمنان بر آن است که با روایت قومی، مذهبی و امنیتی فضای جامعه را تخریب کند.
۷. حال موقعیت روایت پیشرفت و تغییرات ایجاد شده در سیستان و بلوچستان کجاست؟ بدون شک محلی از اعراب برای مسئولین استان نداشته و ندارد! ترک فعلی که نمیگوییم کاش جرمانگاری میشد، ولی کاش زینپس جزء اولویتهای ایشان قرار گیرد. عقلانیت سیاسی استان از این بلوغ محروم بوده و هست. محرومیت حقیقی را به نظرم در این چیزها باید جست!
نظر شما